پارادایم سیاستگذاری فناوری مشارکتی
با توجه به مطالعات مختلف پژوهشگرانِ حوزههای سیاستگذاری عمومی و انتقال فناوری در طول چند دهه اخیر، میتوان تاریخ سیاستگذاری فناوری آمریکا را به سه پارادایم اصلی تقسیمبندی کرد:
- :white_check_mark:پارادایم شکست بازار
- :white_check_mark:پارادایم انجام کار یا ماموریت
- :white_check_mark:پارادایم فناوری مشارکتی
دراین میان، باتوجه به اهمیت پارادایم سیاستگذاری فناوری مشارکتی، بطور مختصر به المانهای این پارادایم سیاستگذاری اشاره میکنیم:
:bulb:ریشههای نظری:
تئوری سیاستگذاری صنعتی و نظریههای توسعه اقتصادی
:bulb:فرضیات اصلی:
این پارادایم نقش بسیار پررنگی را برای دولت و دانشگاهها در توسعه و انتقال فناوری در نظر میگیرد. در این دیدگاه دولت میتواند به عنوان فراهمکننده تحقیقات کاربردی و فناوری برای صنعت عمل کند و یا بعنوان یک کارگزار، به گسترش سیاستهایی که منجر به توسعه نوآوری و فناوری صنعتی میشوند، اهتمام ورزد. همانطور که پیداست، تاکید این پارادایم بر همکاری بخشهای مختلف نظیرِ صنعت،دولت و دانشگاهها است.
از نظر پارادایم فناوری مشارکتی، بازار همواره کارآیندترین مسیر نوآوری و رشد اقتصادی نیست و اقتصاد جهانی نیازمند برنامه ریزی متمرکز و حمایت همهجانبه برای توسعه فناوری است.
سیاستگذاریهای فناوری مشارکتی عمیقاً وابسته به مراکز تحقیقاتی دانشگاهی و دولتی است. در واقع منطق این پارادایم ساده است: مراکز تحقیقاتی دانشگاهی و دولتی، تولید میکنند ( فناوری) و صنعت از آن استفاده میکند.
:bulb:نمونهای از سیاستهای مبتنی بر این پارادایم:
قانون گسترش نقش مراکز تحقیقاتی دولتی و فدرال در انتقال فناوری و تحقیقوتوسعه مشارکتی و دیگر برنامههای توسعه اقتصادی فناوری محور (1993 و 1991)
نویسنده: امین قاسمی
منبع:
:point_l